ای پسر عشق سلام علیک
برگ و برعشق سلام علیک
نور دل فاطمه و مرتضی
ای ثمر عشق سلام علیک
شکرِ خدا با تو شدم آشنا
در گذر عشق سلام علیک
اکبری و از همه آگاه تر
از خبر عشق سلام علیک
کوکبی و طی شده عمر کمت
با قمر عشق سلام علیک
بت شکنی از تو جوان تر نبود
با تبر عشق سلام علیک
می رسد اول به تو هر زائری
در سفر عشق سلام علیک
نقطه به نقطه بدن صابرت
شد سپر عشق سلام علیک
ای تن صد پاره چه کرده غمت
با جگر عشق سلام علیک
آن قدم و قامت و قدرِ بلند
صاحب هر حمله ی حیدر پسند
شوق به یک عرضِ ارادت گرفت
از پدرش اذنِ شهادت گرفت
خفته تو را دید در آغوش جنگ
اذن به تو داد ولی بی درنگ
هیچ کسی تاب فراقت نداشت
گریه به اندازه داغت نداشت
پشت سرت ناله ی پاشیده بود
قافله ای قلب خراشیده بود
ای به حسین از همه نزدیک تر
سوی تو قاتل شده تحریک تر
هیچ گلی مثل تو چیده نشد
جانب پاییز کشیده نشد
مثل تو شمشیر مکرر نخورد
با تنِ تو زخمِ برابر نخورد
قاتل تو هرچه که انگیزه داشت
ریخت به شمشیر و به فرقت گذاشت
غرقِ به خون شد قد رعنای تو
کم نشد از شورِ« السنا»ی تو
ای شده پرپر ، شده اول قتیل
از حرمُ الله و تبار خلیل
با لب خشکیده و ثقل ِ حدید
اول عمرت شدی اول شهید
خون تو می ریخت به هر جای دشت
بوی تو می داد تماشای دشت
ای به فدای غم نزدیک تو
آن بدن قابل تفکیک تو
مرثیه ها را همه مطلع تویی
سوره ی اخلاص مُقَطَّع تویی
مزرعه ی پاک و پر از خوشه ای
گوشه ای از کعبه ی شش گوشه ای
ریشه زده مهر تو در خاک من
درک تو آورده به ادراک من
شکر خدا را که نصیبم شدی
قسمت این قلب غریبم شدی
داده به من ماه تر از ماه را
خواسته تا گم نکنم راه را
شکرِخدا عشق تو شد سنگرم
عضوِ غم و حزبِ علی اکبرم
در سرم افتاده هوایت علی
دار و ندارم به فدایت علی
خواست خدا با تو معطر شوم
سینه زن هیئت اکبر شوم
کرب و بلا با تو مجسم شود
فاصله ام با پدرت کم شود
بر سر راهم بزند دام تو
دفتر من پر کند از نام تو
خواست خدا با تو خدایی شوم
با نفست کرب و بلایی شوم
نار به یک جلوه جنان می شود
هرچه خدا خواست همان می شود
خواست خدا در تو غریقم کند
بر سر تشخیص دقیقم کند
کوه کند صبر مرا، بعد از آن
در نمک عشق رقیقم کند
سبز کند بر سر راهم تو را
سرخ تر از رنگ عقیقم کند
خواست تو از خاک بلندم کنی
تا که در اندیشه عمیقم کند
کعبه کند روی تماشایی ات
عارف این بیت عتیقم کند
داده به تو قافله ام تا رها
از غمِ قُطّاعِ طریقم کند
دست تمنای مرا برده تا
با پسر عشق رفیقم کند
(حسین بادروج)